توهم یا توطئه؟

اقدامات خصمانه دولت آمریکا علیه ملت ایران توهم توطئه است یا توطئه؟

توهم یا توطئه؟

اقدامات خصمانه دولت آمریکا علیه ملت ایران توهم توطئه است یا توطئه؟

یکی از مسائل اصلی ما در زندگی این است که باید واقعیت‌ها را ببینیم. وقتی موضوعی واقعیت است، بنابر این حماقت است بر واقعیت چشم بپوشیم.

با کمال شگفتی برخی پرداختن به موضوع دشمن و رفتارشناسی دشمنان یا رقبا یا دخالت دادن آنان در تحلیل سیاسی یا تاریخی و برجسته کردن نقش آنان را کاری ناپسند جلوه می­‌دهند. بعد از انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی، آن را با عنوان «نظریه توطئه یا توهم توطئه» تئوریزه کرده­‌اند. هر چند جسته و گریخته و به ندرت حضور دشمن در امر سیاسی را می­‌پذیرند با این همه بُعد نفی و سلبی موضوع آنچنان غلبه دارد و کاربرد نظریه توهم توطئه در عمل و ارائه مصادیق از سوی اشاعه­‌دهندگان به نحوی پیش رفته است که به محض اشاره سیاستمداران عالی­‌رتبه جمهوری اسلامی به نقش دشمن، بی­درنگ، شروع به حمله و کوبیدن می­‌کنند و آن سبک تحلیل سیاسی را مبتنی بر نظریه توطئه می­‌دانند.

به نظر آنان،سیاستمداران ایرانی نمی­‌توانندبدون توسل به نظریه توهم توطئه تحلیل سیاسی انجام دهند از نظر آنان واژه‌های دشمن، استکبار جهانی و ... جزو محرمات است و کاربرد آنها در تحلیل سیاسی حرام و جزو مقولات تابویی است.

پیوندها

ابوغزاله وزیر دفاع اسبق مصر طی سخنانی به آمادگی صدام برای حمله به ایران، چنین اشاره می‌کند:

« صدام حسین از هنگام سقوط شاه و پیروزی انقلاب در ایران در اوایل سال 1979 ( بهمن 1357 ) خود را آماده حمله به ایران می‌کرده است. »

آمریکا برای دفع خطرات ناشی از انقلاب اسلامی، نقشه‌های مختلفی را طراحی کرد که یکی از آنها، ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق حمله نظامی عراق بود.  برای اینکه مشخص شود آمریکا از چه زمانی در فکر طراحی حمله‌ عراق به ایران بوده ،‌ به اسناد زیر توجه شود:

در یک سند با طبقه‌بندی خیلی محرمانه که سفارت آمریکا در تهران در زمان روی کارآمدن بختیار در زمستان سال 1357 تهیه کرده، چنین‌ آمده است:« احتمال ضعیفی برای حمله به ایران توسط یک قدرت خارجی وجود دارد. اما بی‌ثباتی مداوم جوّی را به وجود می‌آورد که در آن چنین اقدامی را وسوسه می‌کند. افغانستان هنوز در راه انقلاب خود مشکلاتی دارد. پاکستان، عربستان سعودی و امارات، از نظر نظامی خیلی ضعیف هستند که چنان اهداف جاه‌طلبانه‌ای را داشته‌ باشند. شوروی به علت نقشش به عنوان یک قدرت بزرگ، احتمالاً به جز در حمایت از یک دولت مارکسیست در ایران، حرکت دیگری نخواهد کرد. عراق به عنوان بزرگ‌ترین تهدید برای ایران باقی می‌ماند. البته اگر تخاصمات جهانی را از نظر دور بداریم. حمله از طرف عراق احتمالاً محدود به مناطق نفت‌خیز به عنوان یک هدف خواهد بود. تصمیم برای اقدام به چنین حمله‌ای مستلزم یک ارتش ضعیف شده در ایران و داشتن دلیل دنیاپسند است. »

در یک سند سرّی سازمان سیا مربوط به سال 1978 (1357) نیز چنین آمده:  « اتکای نظامی ایران به ایالات متحده، در واقع به اندازه‌ای حساس است که اگر حمایت ایالات متحده برداشته شود، نیروهای مسلح ایران قادر نخواهند بود در مقابل عملیات خصمانه تمام عیار، بیش از دو هفته دوام آورند. »

جیمز شلزینگر وزیر انرژی آمریکا، در تاریخ 9 اسفند 1357 با اشاره به اثرات انقلاب اسلامی در کشورهای منطقه اظهار داشت که عراق، ایران را تهدیدی علیه خود می‌داند. وی گفت:

« هم اکنون نشانه‌های نگرانی در عربستان به چشم می‌خورد و صدام حسین معاون رئیس جمهور عراق نیز انقلاب ایران را تهدید مستقیمی علیه عراق خوانده است. ».

در چنین شرایطی برای اولین بار، حملات هوایی ارتش عراق در تاریخ 13 فروردین 1358 یعنی حدود 50 روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در منطقه مهران آغاز شد. 

  • همدل و همزبان

سرلشکر وفیق السامرایی مسئول اطلاعات ارتش عراق در زمان صدام، در کتاب خاطرات خود در مورد چگونگی همکاری اطلاعاتی آمریکا و عراق در طی جنگ، می‌نویسد:

«[در تیر ماه 1361] با سه نفر از اعضای سازمان سیا ملاقات کردم. یکی از آنها درجه بالایی داشت و راجع به خود و همکارانش می‌گفت که در ارتش درجه ژنرالی داشته است. نفر دوم پایش را در جنگ ویتنام از دست داده بود و نفر سوم مدتی در کشورهای تونس و یمن کار کرده بود و زبان عربی می‌دانست. آنها آمده بودند تا مستقیماً آمادگی خود را برای دادن اطلاعات لازم راجع به ایران اعلام نمایند. از اواخر مارس 1982 ( اواخر اسفند 1360) آنها از طریق یک کشور عربی [عربستان] این اطلاعات را در اختیار ما می‌گذاشتند... این گروه، اطلاعات خوب و اساسی راجع به نیروهای ایرانی با خود آورده بودند که بسیاری از آنها برای ما فاش شده بود و ما از بخشی از آنها برای تکمیل اطلاعات ناقص استفاده کردیم. آمریکایی‌ها نقشه‌ها و طرح‌های بسیار دقیقی راجع به یگان‌های ایرانی و همچنین کروکی‌های توضیحی که از تصاویر ماهواره‌ای اقتباس شده بود با خود آورده بودند. در آن مرحله از جنگ، ما به این گونه نقشه‌ها و طرح‌ها نیاز مبرم داشتیم.»

وی در بخش دیگری از خاطراتش می‌نویسد:

«من هر هفته و گاهی هر روز، در اتاقی که تجهیزات مخفی ضبط و تصویر‌برداری ویدئویی در آن جاسازی شده بود، با نمایندگان سازمان سیا ملاقات می‌کردم.»

علاوه بر تصاویر ماهواره‌ای که همچنان در اختیار عراق بود، گزارش‌های هفتگی و گاه دو گزارش در هفته و گاهی حتی گزارش‌های تقریباً روزانه درباره تحرکات نیروهای ایران با استفاده از ماهواره و دستگاه‌های جاسوسی استراتژیک و سایر وسایل فنی و منابع انسانی، در اختیار عراق قرار می‌گرفت.
  • همدل و همزبان

روزنامه لس آنجلس تایمز نیز در تاریخ هفتم ماه می 1992 (17 اردیبهشت 1371) طی مقاله ای نوشت: »جورج بوش پدر که در زمان جنگ معاون ریگان رئیس جمهور آمریکا بود، در طی سفری به خاورمیانه در ماه اوت 1986 (مرداد 1365) از طریق حسنی مبارک رئیس جمهور مصر، از صدام حسین خواسته بود که از نیروی هوایی خود علیه نیروهای ایران استفاده بیشتری به عمل آورد. لذا در نتیجه کمک‌های اطلاعاتی آمریکا و بر اثر حملات هواپیماهای عراقی در طول سال 1365، به پایانه خارک خسارات سنگینی وارد شد و قدرت صدور نفت از این جزیره از 90 درصد کل صادرات نفتی ایران، به کمتر از 50 درصد کاهش یافت«.

همچنین هواپیماهای عراقی بر اساس اطلاعات دریافتی از آواکس های آمریکایی، نخستین بار جزیره ایرانی سیری را که بسیار دور از دسترس آنها بود، مورد حمله قرار دادند. آنها در راه بازگشت، با کمک هواپیماهای سوخت رسان آمریکایی، اقدام به سوخت گیری کردند. حمله به جزیره سیری، چندین بار دیگر نیز اتفاق افتاد که همگی با هماهنگی دقیق اطلاعاتی آمریکایی‌ها صورت گرفته بود.

اواخر سال 1365 نیز ویلیام کیسی رئیس سازمان سیا، در سازمان ملل با طارق عزیز وزیر خارجه عراق، ملاقات و او را تشویق کرد که حملات بیشتری علیه مراکز اقتصادی ایران انجام دهند. پس از این درخواست، کشتی‌های کشورهای بی‌طرف در آبهای خلیج فارس که برای ایران کالا حمل می‌کردند، دوباره مورد حمله عراق قرار گرفتند.

با مشخص شدن ابعاد عملیات کربلای 5 در زمستان 1365 و ناتوانی عراق در بازپس‌گیری مناطق تصرف شده توسط ایران، کاسپار واینبرگر وزیر دفاع آمریکا ، در اوایل سال 1366 به خبرنگار روزنامه واشنگتن پست اظهار داشت:

«اگر ایران در جنگ خلیج فارس که وارد هفتمین سالش می شود، پیروز شود، این امر برای همه کاملاً مصیبت بار خواهد بود«.

واینبرگر همچنین اظهار امیدواری کرد که عراقی ها از نیروی هوایی خود مؤثرتر استفاده کنند زیرا آنها برتری هوایی کاملی دارند.

باید توجه داشت که طی چند سال درگیری‌های موسوم به جنگ نفتکش ها، بیش از 300 نفتکش یا کشتی های حامل کالا برای ایران، در خلیج فارس مورد حمله هواپیماهای عراقی قرار گرفتند.

  • همدل و همزبان

    به دنبال درخواست برخی از مقامات پنتاگون، دولت ریگان به عراقی‌ها اجازه داد تا طیف وسیعی از تجهیزات و مواد با کاربرد دوگانه را از عرضه کنندگان آمریکایی خریداری نمایند. بر طبق اسناد محرمانه کنترل صادرات وزارت بازرگانی آمریکا که در اختیار مجله نیوزویک قرار گرفت، تجهیزات تجزیه و تحلیل مواد شیمیایی برای کمیسیون انرژی اتمی عراق، و تعداد زیادی از باکتری ها و قارچ ها برای این کمیسیون ارسال شد. نیوزویک مینویسد:

    »به گفته مقامات اسبق، کشت باکتری ها می توانست برای تولید تسلیحات میکروبی از جمله سیاه زخم به کار گرفته شود . بر طبق حدس و گمان های بعدی مقامات آمریکایی، از بالگردهای ارسالی برای انتشار گاز سمی بر روی کردها نیز استفاده گردید. به طور حتم ایالات متحده به واسطه در اختیار داشتن تصاویر ماهواره ای خود، آگاهی داشت که صدام از تسلیحات شیمیایی علیه نیروهای ایرانی استفاده می کند. زمانی که صدام، شورشیان و شهروندان کرد را نیز با ترکیب مهلکی از گاز خردل، سارین، تابون و وی ایکس در سال 1988 بمباران کرد، دولت ریگان در وهله نخست ایران را مسئول دانسته و مورد سرزنش قرار داد اما بعدها تحت فشار دمکرات های کنگره تأیید کرد که این بمباران کار نیروهای صدام بوده است.«

بعد از ماجرای حمله عراق به کویت در سال 1369، آژانس انرژی اتمی در گزارشی توضیح داد که 10 الی 18 نوع عامل مختلف که در تگزاس و فلوریدا تولید شده بودند، به صدام تحویل داده شده بود. در همان زمان گزارش شد که عراق 25 موشک حاوی 11000 پوند عوامل آنتراکس و بوتولینوم آماده دارد. همین گزارش توضیح می دهد که رها سازی تنها یک بمب 220 پوندی اسپور آنتراکس بر روی واشنگتن، می‌تواند موجب مرگ سه میلیون نفر بشود.

  • همدل و همزبان

بین سال‌های 1986تا 1988 (1365 تا 1367)، از شعبه بانک لاوارو در آتلانتا، اعتباراتی برای انتقال تجهیزات ردیابی و شناسایی ماهواره‌ای و هزاران جهت یاب برای موشک‌های سایدویندر، از پایگاه‌های نیروی هوایی آمریکا به ایتالیا، تقاضا و پرداخت شد. موشک سایدویندر متداول‌ترین نوع موشک هوا به هوا در زرادخانه ناتو بود. این موشک توسط انواع هلی کوپترها و هواپیماهای جنگی استفاده می‌شد و از پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌ها بهره مند بود. وزارت دفاع ایتالیا به سفارت ایتالیا در واشنگتن دستور داد برای تأمین هزینه محموله‌های مربوط به موشک‌های سایدویندر، از شعبه بانک لاوارو در آتلانتا استفاده کند. این موشک‌ها قرار بود از ایتالیا به عراق منتقل شوند.

یکی دیگر از اقدامات آمریکا، کمک به رژیم صدام جهت ساختن بمب‌های خوشه‌ای بود. به گزارش روزنامه تایمز مالی چاپ لندن، کمپانی آمریکایی «اینترنشنال سیگنال کنترل» در انتقال مخفیانه تکنولوژی ساخت بمب‌های خوشه‌ای به عراق، دست داشته است.

کارخانه‌های تولید‌کننده بمب‌های خوشه‌ای که کارلوس کاردون ـ دلال اسلحه اهل شیلی ـ در اختیار عراق قرار داده بود، با اطلاع سازمان سیا و مساعدت‌های آن وارد عراق شده بود.

به گفته آلن فریدمن، یک شرکت شیلیایی که اجزای بمب‌های خوشه‌ای را به عراق تحویل می‌داد، طرح‌های اولیه تولید این بمب‌ها را بطور مستقیم از سازمان سیا گرفته بود و سازمان سیا با صادر کردن مجوز برای کاربران نهایی پوششی، چاشنی‌های بمب‌ها را به شرکت شیلیایی تحویل داده تا از طریق کشور اردن به عراق فرستاده شوند.

هوارد تیچر از مقامات سابق شورای امنیت ملی آمریکا، در این باره می‌گوید:

«به خاطر دارم که در سال 1984 تلگرامی را در شورای امنیت ملی دیدم که در آن نگرانی‌های وزارت دفاع از ارسال تکنولوژی تولید بمب خوشه‌ای برای عراق مورد بحث قرار گرفته بود. من تمام وقت با افراد درباره این مسئله بحث می‌کردم، اما ویلیام کیسی ـ رئیس سیا ـ می‌خواست این جریان ادامه یابد و مرتب می‌گفت که عراقی‌ها نیروی انسانی کم دارند.»

  • همدل و همزبان

توهم یا توطئه؟ 7

    در سال 1374، هوارد تیچر عضو سابق شورای امنیت ملی آمریکا، در یک دادگاه ایالتی اظهار داشت که سازمان سیا به عراق اطمینان داده بود که سلاح کافی از طریق کشورهای ثالث به آن کشور داده خواهد شد.

    از دیدگاه ویلیام کیسی رئیس سیا، کشور اردن برای عملیات مخفیانه آمریکا چه در رابطه با تسلیحات و چه در زمینه اطلاعات، پوشش مناسبی بود. اردن هم مرز با عراق بود و بندر عقبه آن، بندر ایده آلی برای محموله هایی بود که از راه دریای سرخ به آنجا می‌رسید و بعد از طریق زمینی به بغداد حمل می گردید.

     در اکتبر 1983 (مهر 1362) دولت ریگان به حکومت های اردن، عربستان سعودی، کویت و مصر اجازه داد که تسلیحات نظامی آمریکایی را به عراق ارسال کنند که این امر تخطی از قانون کنترل صادرات اسلحه مربوط به سال 1976 بود.

     طی سال های 1361 و 1362 که انواع تجهیزات آمریکایی از جمله مهمات، انواع رایانه، قطعات یدکی و وسایل الکترونیکی دفاعی به صورت مخفی طی عملیاتی که مستقیماً از کاخ سفید هدایت می شد، به عراق ارسال گردید؛ هیچ نوع گزارشی از سوی رئیس جمهور آمریکا در مورد این معاملات به کنگره ارائه نشد. امور ارتباط با عراق ، منحصراً به صورت خارج از برنامه انجام میگرفت.

مجله نیوزویک در تاریخ 20 دسامبر 2003 در مقاله ای با عنوان نگاهی به پیوندهای آمریکا و صدام در طول 20 سال گذشته با اشاره به ارسال تسلیحات آمریکایی از طریق مصر به عراق، مینویسد:

     « اسناد رسمی نشان می‌دهد که آمریکا به طور پنهانی تعداد زیادی تانک و سخت افزارهای نظامی در اختیار دولت بغداد قرار داده است . آمریکایی ها برای آنکه خود را از هرگونه اتهامی مبرا سازند، این تانک ها و تجهیزات را در اختیار مصر گذاشتند و مصر نیز آنها را به عراق تحویل داد.«

  • همدل و همزبان

توهم یا توطئه؟ 6

دولت آمریکا در طی دوران ریاست جمهوری ریگان، تلاش بسیاری به خرج داد تا به طرق گوناگون بتواند از درون نظام اسلامی ایران اطلاعات جمع‌آوری کرده و در اختیار رژیم بعثی عراق قرار دهد تا توسط حکومت صدام مورد استفاده قرار گیرد. یکی از ابزارهای مهمی که آمریکا برای رسیدن به این هدف خود به کار می‌گرفت، راه‌اندازی شبکه‌های جاسوسی بود.

طراحی و اداره‌ فعالیت‌‌های جاسوسی نیز عمدتاً توسط سازمان سیا انجام می‌گرفت. این فعالیت‌های جاسوسی به شیوه‌های گوناگون صورت می‌پذیرفت، بدین‌ترتیب که یا بعضی از مأمورین سیا با مدارک جعلی وارد ایران می‌شدند و به کار جمع‌آوری اطلاعات و فعالیت‌های تخریبی می‌پرداختند ـ مانند جان‌پاتیس ـ یا اینکه از انواع گروهک‌های فراری و ضدانقلاب در خارج از کشور برای جمع‌آوری اطلاعات محرمانه و سازماندهی آنان در جهت ضربه زدن به منافع جمهوری اسلامی ایران بهره‌برداری می‌کردند ـ مانند گروهک منافقین و گروهک‌های سلطنت‌طلب ـ، و یا اینکه عده‌ای از افراد ساده‌لوح در داخل کشور را فریب داده و از آنان برای جمع‌آوری اطلاعات و اخبار، به‌خصوص در زمان جنگ، استفاده می‌کردند.

   اواخر سال 1367، شبکه‌ای از جاسوسان مزدور سیا در ایران کشف شد که عمدتاً از طریق پیام‌های رمز رادیویی و نامرئی‌نویسی و ملاقات حضوری در کشور ثالث، با افسران اطلاعاتی سیا در ارتباط بودند. حجت‌الاسلام ری‌شهری وزیر وقت اطلاعات در یک مصاحبه مطبوعاتی در تاریخ ششم اردیبهشت 1368، اعلام داشت: »وزارت اطلاعات موفق شده است تعداد قابل توجهی از عناصر اطلاعاتی، عملیاتی و لجستیکی سیا را در ارگان‌های نظامی و غیرنظامی دستگیر کند... آمریکا با جلب و جذب این افراد و آموزش عملیات جاسوسی به آنها، عملاً بیانیه الجزایر را نقض کرده است و باید در دادگاه لاهه به علت دخالت در امور داخلی ایران پاسخگو باشد«.

  • همدل و همزبان

توهم یا توطئه؟ 5

شولتز وزیر خارجه وقت آمریکا، در اردیبهشت ماه 1366 به ایران هشدار داد که یا جنگ را پایان دهد و یا با اقدامات شدید و مقتضی از سوی آمریکا، روبرو خواهد شد.


فریدمن تحلیلگر آمریکایی در کتاب خود، بخشی از اقدامات پنهان آمریکا در طی جنگ را چنین بیان میکند: »در ســــال 1987(1366) واشنگتن به کمک یک گروه ویژه از سازمان سیا، در حال اجرای عملیات سیاه بود. اسم رمز این گروه ویژه گلایسیر بود. تا به امروز فقط بخش کوچکی از جزئیات این ماجرا فاش شده است. گفته می‌شود از ماه ژوئن 1987 (خرداد 1366)، سازمان سیا از کمکهای یک شرکت نفتی آمریکایی در عربستان استفاده میکرد. این شرکت کارگران خود را با هلی کوپتر از پایگاه هوایی عربستان در ظهران به سکوهای نفتی خلیج فارس منتقل می‌کرد. در طول روز، مأمورین سیا با هلی کوپترهای غیرنظامی این شرکت پرواز می‌کردند و در طول شب از هواپیماهای خود برای گشت زنی استفاده می‌کردند و سرانجام نیز به پروازهای سرّی برای بمباران اهداف نظامی پرداختند«. واینبرگر وزیر دفاع آمریکا، در تاریخ 25 خرداد 1366 طی گزارشی به کنگره آمریکا، ضمن بیان ترتیبات امنیتی منطقه خلیج فارس، مأموریت‌های ناوگان آمریکا در این منطقه را چنین تشریح نمود: »مهم‌ترین وظیفه این ناوگان، آن بوده که با دشمن تلقی کردن ایران، مانع غلبه یا برتری ایران شود و نگذارد که پیروزی‌های آن مایه ترس دولت‌های میانه رو عرب شود«. سال 1366، زمانی است که دولت آمریکا سعی داشت تا با استراتژی جنگ محدود علیه ایران، جمهوری اسلامی را به پای میز مذاکره بکشاند. لذا در تاریخ 30 شهریور 1366 شش فروند بالگرد آمریکایی به کشتی کوچک تجاری ایران اجر حمله کردند. در این حمله سه نفر پرسنل ایرانی کشتی به شهادت رسیدند. سخنگوی کاخ سفید گفت که ریگان شخصاً دستور این حمله را صادر کرده است. این کشتی سپس با حضور واینبرگر وزیر دفاع آمریکا، غرق گردید. در تاریخ 17 مهر 1366 نیز بالگردهای مستقر در یک ناو آمریکایی به 4 قایق سریع السیر ایرانی یورش بردند و آنها را غرق کردند. همچنین در تاریخ 27 مهر 1366، چهار ناوشکن آمریکایی به جزیره رستم و پایانه نفتی رشادت و میدان نفتی رسالت در خلیج فارس حمله و این تأسیسات را نابودکردند. پس از آن، ریگان طی بیانیه‌ای گفت که وی شخصاً دستور حمله را داده است. در تاریخ 22 فروردین 1367 سکوی نفتی ساسان، توسط سه ناو جنگی آمریکا  منهدم شد.

تصاویر مرتبط در ادامه مطلب

  • همدل و همزبان

توهم یا توطئه؟ 4

غرب در پایین آوردن قیمت ـ با استفاده از روش کلی »بازار اشباع شده« ـ ابزار عملی زیر را به کار گرفت:


1- رژیم سعودی با شعار افزایش سهمیه اوپک، قیمت را پایین آورد و بازار را مملو از نفت کرد. میزان صادرات نفت سعودی از حدود 5/2 میلیون بشکه در روز، به بیش از شش میلیون بشکه در روز رسید و حتی به این نیز بسنده نکرد و در یک روز صد میلیون بشکه نفت از ذخایر شناور خود (36 فروند نفت‌کش غول‌پیکر) را یک جا در بازار مقصد (روتردام، سنگاپور، نیویورک، ژاپن، انگلیس و...) عرضه کرد.

2- نفت دریای شمال (متعلق به انگلستان و نروژ) به عنوان سمبل تبلیغاتی، خط بورس بازار را به دست گرفت. لازم به ذکر است که در مواردی فروش نفت دریای شمال به بهایی کمتر از پانزده دلار در هر بشکه مقرون به صرفه نبود اما تأکید بر لزوم کاهش قیمت نفت در اجلاس اضطراری پنج کشور عمده صنعتی غرب، و متعاقباً آغاز جنگ قیمت‌ها از سوی عربستان و انگلیس، ارتباط تنگاتنگ میان منافع غرب با کاهش قیمت‌ها را نشان می‌داد. در چنین شرایطی، هم نخست وزیر ایران و هم رئیس مجلس شورای اسلامی، طی سخنانی از اقدام انگلیس به عنوان توطئه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران یاد کردند. در نتیجه‌ی عرضه‌‌ی افراطی نفت، صحنه برای سقوط بزرگ قیمت‌ها در سال 1986(1365)مهیا شد. این سقوط کمتر از دو ماه پس از آن رخ داد که ایران در پی یک حمله غافلگیرانه، بندر فاو عراق را فتح کرد. توطئه مشترک آمریکا و انگلیس و عربستان، باعث شد تا ظرف مدت هشت‌ ماه، قیمت هر بشکه نفت از 27 دلار در سال 1364، به 9 دلار در سال 1365 کاهش یافت. باید اذعان داشت که غرب در طراحی توطئه نفتی خود، به مسئله جمهوری اسلامی ایران نظر خاصی داشت. در چنین شرایطی، جهان سلطه‌گر صنعتی به رهبری آمریکا، با اجرای هرچه گسترده‌تر توطئه نفتی مصمم بود با ایجاد یک بن‌بست مالی- نظامی، جمهوری اسلامی ایران را ناگزیر از پذیرش راه‌حل سیاسی و نشستن بر سر میز مذاکره کند. در این شرایط، عراق برای تحت فشار قرار دادن ایران، به کشتی‌های نفتکش ایران حمله می‌کرد و هم زمان پایانه‌های نفتی ایران را هدف قرار می‌داد. حامیان عراق از جمله کشورهای حوزه خلیج فارس نیز در جنگ قیمت نفت، نقش عمده‌ای ایفا می‌نمودند. تحریم خرید نفت ایران از طرف برخی خریداران و پایین آمدن قیمت نفت، فشارهای جدیدی بر ایران وارد می‌کرد. این وضعیت به ویژه از مهر ماه 1364 تا پایان جنگ همچنان ادامه داشت.

  • همدل و همزبان

توهم یا توطئه؟ 3

 برخلاف ادعای مقامات آمریکایی، ساقط کردن هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی و کشتار سرنشینان غیرنظامی آن، یک حادثه اشتباهی نبوده است. آمریکایی‌ها در این جنایت مرتکب هیچ اشتباهی نشدند. حادثه کاملاً عمدی و متناسب با نقشه‌های آنان بوده است.

مسیر هوایی بندرعباس ـ دوبی در حدود 30 دقیقه زمان می‌برد. این مسیر به سه قسمت تقریباً مساوی برای اوج گیری، پرواز خطی و نزول ارتفاع، تقسیم می‌شود. با توجه به این که هواپیما در دقایق اولیه پرواز مورد اصابت قرار گرفته بود، در حالت اوج‌گیری به سر می‌برد. این هواپیما در دالان هوایی آمبر 59 که در حقیقت کوتاه ترین مسیر میان بندرعباس ـ دوبی است، پرواز می‌کرد. مسیر انتخاب شده در یک هفته قبل از حادثه، حدود 180 پرواز به خود دیده بود. از این‌رو می‌توان دالان هوایی آمبر 59 را مسیری پرتراکم و آزموده شده تلقی کرد. یکی دیگر از محققین غربی، در مقاله تحلیل حقوقی از عملکرد آمریکا در آخرین سال جنگ تحمیلی با اشاره به اینکه برخلاف ادعای مقامات آمریکایی، ناو آمریکایی حمله‌کننده در آب‌های ایران بوده نه در آب‌های بین‌المللی، می‌نویسد: «ناو آمریکایی وینسنس هنگامی که هواپیمای مسافربر ایرانی را در سوم ژولای 1988 سرنگون ساخت، در داخل آب‌های سرزمینی ایران بوده و در همان روز در آب‌های ایران رفت‌ و آمد می‌کرده است.»

دیوید کارلسون فرمانده ناوشکن آمریکایی سایدز، که در زمان حمله ناو وینسنس به هواپیمای ایرباس در صحنه حضور داشته، در شماره سپتامبر 1989 مجله مؤسسه بررسی مسایل نیروی دریایی آمریکا گفت: «هواپیمای ایرانی بدون هیچ دلیل قابل قبولی سرنگون شد... وی گفت زمانی که تصمیم به شلیک به سمت ایرباس گرفته شد هواپیما در حال صعود بود نه در حال فرود... ناو وینسنس هرگز مورد تهاجم این هواپیما قرار نگرفت.»

کاملاً مشخص است که حمله‌ ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایران و قتل‌عام 290 مسافر آن، از روی عمد و با طرح و نقشه قبلی انجام پذیرفته است، چرا که ارتکاب جنایتی از این نوع، در تاریخ آمریکا و به‌ویژه در ارتباط با ملت مظلوم ایران بی‌سابقه و یا کم‌سابقه نبوده است که بتوان آن را استثنایی در کنار یک قانون و یا بروز اشتباه در یک روال منطقی و یا معمولی تلقی کرد، بلکه قاعده اصلی و روال طبیعی در رفتار سیاسی جنایتکارانه دولت آمریکا، در قبال انقلاب اسلامی بوده است. این هشداری بود که کاخ سفید می‌خواست از طریق آن اعلام کند که چنانچه ایران به آتش بس تحمیلی تن ندهد و دست از حملات خود علیه رژیم صدام برندارد، آمریکا از هیچ‌گونه جنایتی فروگذار نخواهد کرد.

تصاویر مرتبط در ادامه مطلب

  • همدل و همزبان